پست مدرنیستها عقیده دارند علم نمیتواند حقیقت مطلق و عینی را کشف کند چون انسانها علم را در یک شرایط خاص خلق میکنند بنظر این رویکرد تجربیات افراد، واقعیتهای شخصی متفاوت را میسازد و نمیتوان به حقیقت عینی در مورد طبیعت انسان دست پیدا کرد چون هر فردی یا فرهنگی واقعیتها را به شیوه خودش می سنجد و تجربه میکند پس افراد و فرهنگها را با معیار خودشان میشود فهمید نه با یک معیار قالبی و عینی پس درمان هم باید متناسب با دیدگاه درمانجو و زمینه فرهنگی انجام شود در مقابل مدرنیستها اعتقاد دارند واقعیت عینی است و ثابت و از راه عقل و علم میتوانیم حقیقت جهان بشناسیم.
دیدگاه پسامدرن به معنا یا مجموعه فرضهای مشترکی توجه می کند که خانواده در خصوص یک مشکل دارد.درمانگر پسامدرن علاقه مند است تا خانواده را وارد گفتگوهایی کند که درآنها زبان به معنای هر رویداد مقدم بر زنجیره های رفتاری یا الگوهای تعاملی خانواده هستند .پنج نمونه از این چشم انداز عبارتند از : درمان کوتاه مدت راحل نگر (دو شازر)درمان راحل مدار (اوهنلون و واینر – دیویس)رویکرد مبتنی بر نظامهای زبانی مشترک (گولیشیان واندرسون )روایت درمانی (وایت )وگروه متخصصان انعکاس دهنده (اندرسون)